آرتميس
  آرتميس
 


آرشيو

Monday, March 28, 2005

من چقدر ديونه ام؟
من چقدر ديونه ام؟

عمراْ اگه بگين.نه اينکه چون من خدام و سوسکتون می کنم يآ بدتر از اون چون يه خدای مرد ستيزم (چميدونم از بس بقيه می گن منم باورم شده که مرد ستيزم) بيوه تون می کنم... بلکه به خاطر اينکه هيچ کس نمی دونه من چقدر ديونه ام.

امروز رفتم اين کافهء نزديک خونه مون که هميشه با دوستام می ريم. رفتم جلوی پيشخون گفتم: های! بعد بلافاصله گفتم فاين!
هردوتا پسری که اونجا کار می کنن داشتن منفجر می شدن و منتظر بودن من پامو بذارم بيرون و برم قسمتی که مال نشستن مشتری هاست تا از خنده بترکن!
اين کافه زيآد می ريم. ديگه سلام و احوال پرسی می کنيم از بس رفتيم می شناستمون صندوق دارش. حالا ايندفه من قبل از اينکه بپرسه چطوری جوابشو دادم خوب!
اما اينکه من چقدر ديونه م مربوط به اين قسمتش نمی شه. خوب هر کسی ممکنه از اين تپق ها بزنه! اينکه من چقدر ديونه ام مربوط به اين قسمتش می شه که من يک ساعت و نيمه دارم تصميم می گيرم تا چند وقت نيإم اين کافه که اينا يادشون بره سوتی منو بعد تصميمم عوض می شه چون نمی خوام فکر کنن انقدر برام مهم بوده بعد دوباره تصميم می گيرم چند وقت نيام اين کافه که يادشون بره بعد تصميم می گيرم بيام اما به صندوق دار کم محلی کنم بعد می بينم ممکنه خندم بگيره بعد تصميم می گيرم چند وقت نيام اين کافه...

اگه گفتين؟؟آره همون. من چقدر ديونه ام؟
Artemis    7:45 AM درگاه آرتميس
|
 


Gardoon Persian Templates

[Powered by Blogger]